menusearch
khatevizhehnews.ir

یادی از کتاب فارسی دبستان

جستجو
شنبه ۱ دی ۱۴۰۳ | ۲۰:۴۲:۱۵
دوشنبه بیست و سوم مرداد ۹۶
(0)
(0)
یادی از کتاب فارسی دبستان

امروز اولین روز مهرماه، اولین روز پاییز و سالگرد اولین روز پا گذاشتن ما به مهمترین نهاد آموزشی دنیا، یعنی مدرسه است. روزی که برای خیلی از ما با استرس و دلهره عجین شده و همچنان پس از گذشت سال‌ها از دوران دانش‌آموزی‌مان مساوی با استرس روز اول مدرسه است. از اول مهر، مدرسه و غروب‌های دلگیر پاییز می‌توان ساعت‌ها نوشت و با خاطراتش خندید و گریه کرد. اما حسی که همچنان برای تک تک ما شیرینی‌اش را از دست نداده، حس ورق زدن کتاب‌ های فارسی دبستان است. کتاب‌هایی که انگار میان صفحه صفحه‌اش معصومیت دوران کودکی‌مان به چشم می‌خورد.
به همین مناسبت اول مهرماه را بهترین بهانه برای ورق زدن کتاب‌هایی دانستیم که نماد هویت، کودکی و معصومیت ما هستند. کتاب‌هایی که ما را به سال‌های دهه ۶۰ و ۷۰ و داستان‌های تأثیرگذار آن می‌برد.

کتاب فارسی اول دبستان

اولین مواجهه نسل دهه ۶۰ با خواندن و نوشتن از طریق درس «بابا آب داد» بود. اولین درس کتاب فارسی اول دبستان که هنوز هم برای ما مساوی با تجربه باسواد شدن است.

کتاب فارسی دوم دبستان

شاید به یاد ماندنی‌ترین درس کتاب فارسی دوم دبستان را بتوان درس «تصمیم کبری» دانست. درسی که به قول امروزی‌ها پایانی باز داشت و نتیجه‌گیری را به عهده مخاطب ۸ ساله‌اش می‌گذاشت.


ناگهان کبری یادش آمد که دیروز زیر درخت حیاط نشسته بود و کتابش را می‌خواند. به طرف حیاط دوید. از دور کتابش را دید و خوشحال شده اما وقتی که نزدیک رفت، خیلی ناراحت شد. چون شب پیش باران آمده بود و کتاب خیس و کثیف شده بود. جلد زیبای آن دیگر برق نمی‌زد. کبری با خود فکری کرد و تصمیمی گرفت. آیا می‌دانید تصمیم کبری چه بود؟

کتاب فارسی سوم دبستان

کتاب فارسی سوم دبستان برای خیلی از ما انگار تنها یک درس دارد؛ «دهقان فداکار». درسی که گاهی فکر می‌کنم بهترین مواجهه یک کودک ۹ ساله با مفهوم ایثار و از خودگذشتگی است. چرا که هنوز هم واژه‌هایش قلبمان را به درد می‌آورد و داستان ساده‌اش ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.


ریز علی روزهایی را که به تماشای قطار می‌رفت، به یاد آورد. صورت خندان مسافران را به یاد آورد که از درون قطار برای او دست تکان می‌دادند. از اندیشه حادثه خطرناکی که در پیش بود، قلبش سخت به تپش افتاد. در جستجوی چاره‌ای بود تا بتواند جان مسافران را نجات بدهد.

کتاب فارسی چهارم دبستان

کتاب فارسی چهارم دبستان درس‌های ماندگار زیادی دارد. از درس اختراع تلفن گرفته تا پترس فداکار و زگهواره تا گور دانش بجوی…


آفتاب نزدیک به غروب بود که پترس از ده بر می‌گشت، هوا هر لحظه تاریکتر می‌شد. پترس جز آواز پرندگان و غوکان و صدای پای خویش چیزی نمی‌شنید. ناگاه صدای چکیدن قطره های آب به گوشش رسید. به سد که نزدیک شد، دید سوراخی در سد پیدا شده است و آب قطره قطره از آن می‌چکد بیدرنگ” به یاد گفته مادر افتاد که اندک اندک خیلی می‌شود و قطره قطره سیلی می‌گردد و آب همه جا را می‌گیرد.

کتاب فارسی پنجم دبستان

کتاب فارسی پنجم دبستان با شعری از قیصر امین‌پور آغاز می‌شود؛ همان شعر که چند سال بعدتر با صدای خسرو شکیبایی در یکی از فیلم‌های سینمایی خوانده شد و در ذهن‌ها ماند: «باز آمد بوی ماه مدرسه/ بوی بازی‌های راه مدرسه/ بوی ماه مهر، ماه مهربان/ بوی خورشید پگاه مدرسه…»


پرویز در آخرین کلاس دبستان تحصیل می‌کرد. پدرش مردی سالخورده بود و درآمد ناچیزی داشت. برای فراهم کردن لوازم زندگی خانواده خود ناچار بود، شب‌ها نیز کار کند. بدین سبب غالبا تا پاسی از شب رفته بیدار می‌ماند و کار می‌کرد. چند ماهی بود که یکی از مؤسسات چاپ و نشر کتاب با او قرار گذاشته بود که نام و نشانی مشترکین را به روی پاکت‌ها بنویسد و برای هر صد نوشته مبلغی مزد بگیرد. اما این کار شبانه او را خسته می‌کرد. بارها از این کار توانفرسا شکایت کرده و نالیده بود. روزی گفت: «چشمهایم دیگر کم سو شده است. می‌ترسم که این کار شبانه مرا از پای درآورد.»

یادی از کتاب فارسی دبستان
یادی از کتاب فارسی دبستان
یادی از کتاب فارسی دبستان
یادی از کتاب فارسی دبستان
 یادی از کتاب فارسی دبستان
یادی از کتاب فارسی دبستان
نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر